روش ارتباط خوب با فرزند
برخی از والدین انتظار دارند که اوضاع همیشه آن طور که خودشان می خواهند یا دستور می دهند پیش برود . آن ها قصد دارند با بایدها و نباید های بی شماری که وضع می کنند در فرزندان خود انگیزه و احساس مسئولیت به وجود بیاورند ، در حالی که این روش اغلب چنین نتیجه ای را به دنبال نمی آورد . والدینی که مرتباً در حال اعلام باید و نباید های خود هستند ( شخصیت وسواسی دارند ) ، اجازه نمی دهند کودکان متوجه شوند کدام دستور یا قانون از اولویت بیشتری برخوردار است . به تدریج کودکان به شنیدن دستورهای مکرر و متنوع عادت می کنند و حساسیت آنان نسبت به انجام خواسته های والدین به صورت ناخود آگاه کاهش می یابد . والدین احساس می کنند فرزندشان با آنان لج می کند و از این تمرد دلخور و عصبانی می شوند . آنان نتیجه می گیرند برای وادار کردن فرزندشان به اجرای دستورها و پیروی از قانون باید بیشتر سخت گیری کنند . در این مقاله به بررسی روش ارتباط خوب با فرزند پردازیم .
نحوه ارتباط خوب با فرزندان
از روش های ارتباط خوب با فرزند می توان به موارد زیر اشاره کرد :
* الگوی مناسبی باشید .
* از تعمیم های مبالغه آمیز پرهیز کنید .
* هنگامی که با مشکلات روبه رو می شوید ، به مسائل گذشته بر نگردید .
* برمبنای احساسات خود استدلال نکنید .
* به خود و فرزندتان برچسب نزنید .
* از رفتار مشکل زای فرزندتان انتقاد کنید نه از شخصیت او
* به ارتباط غیرکلامی بها بدهید .
* پیام های کلامی و غیر کلامی خود را هماهنگ کنید .
الگوی مناسبی باشید
برای فرزندتان الگو باشید و زمانی که از او انتظار دارید کاری را انجام دهد ، ابتدا خودتان به آن کار بپردازید . در هنگام گفتگو اصل احترام متقابل را رعایت کنید ، با او مهربان باشید و کارهای روزمره خانه را بدون گله و شکایت انجام دهید تا او هم یاد بگیرد که چنین برخوردی از خود نشان دهد ، بخش بزرگی از یادگیری کودکان و شکل گیری رفتار آنان از طریق مشاهده رفتار شما صورت می گیرد .
از تعمیم های مبالغهآمیز پرهیز کنید .
برخی افراد هر رویداد منفی را شکستی تمام عیار و دائمی تلقی می کنند و برای ابراز عقیده خود در بیشتر موارد کلماتی مانند " همیشه " و " هرگز " را به کار می برند . این روش تفکر و نتیجه گیری موجب می شود که فرد احساس درماندگی و اضطراب پیدا کند . والدینی که این گونه فکر می کنند ممکن است به ارتباط خود با کودکشان خدشه وارد کنند .
هنگامی که با مشکلات روبرو می شوید ، به مسائل گذشته بر نگردید.
برخی از افراد هنگام بروز مشکلات جدید ، به یادآوری مسائل قبلی می پردازند و تعارض ها یا اختلاف های قدیمی را به میان می کشند . این کار باعث می شود مشکلات اخیر ، پیچیده و غیرقابل حل به نظر برسند . باید توجه داشت که زمان حال سرمایه اصلی است که در اختیار ما قرار دارد و نباید با پرداختن به گذشته ، آن را از دست بدهیم .
برمبنای احساسات خود استدلال نکنید .
آیا فرض را بر این می گذارید که احساسات منفی شما لزوماً منعکس کننده واقعیت هستند ؟ ممکن است اعتقاد داشته باشید: " در مورد رفتاری که با پسرم در مدرسه داشتم احساس گناه می کنم ، پس پدر بدی هستم " یا " وقتی در جمع والدین بچه های مدرسه دخترم حاضر می شم احساس حقارت می کنم ، یعنی دیگران اهمیت چندانی به من نمیدن " . این روش استدلال باعث می شود که کمتر به واقعیت ها توجه کنید ، موقعیت های مناسب را از دست بدهید ، و با پیامدهایی منفی مواجه شوید که شما و فرزندتان را دچار مشکل می سازد .
به خود و فرزندتان برچسب نزنید .
برچسب زدن شکلی از تفکر همه یا هیچ است . اگر به جای اینکه بگویید: " اشتباه کردم " ، بگویید : " مادر ناتوانی هستم " دارید به خودتان بر چسب منفی می زنید . برچسب زدن روشی غیر منطقی است ، زیرا وجود و شخصیت شما با رفتاری که می کنید تفاوت دارد . برچسب های منفی ، خشم ، دلسردی ، و اضطراب ایجاد می کنند و عزت نفس را کاهش می دهند . گاهی همین روش نادرست را در مورد فرزندتان نیز به کار می برید مثلاً وقتی اشتباهی می کند می گویید : " دخترم مثل احمق ها لباس پوشیده ".
از رفتار مشکل زای فرزندتان انتقاد کنید نه از شخصیت او
با انتقاد از شخصیت و ویژگی های اخلاقی کودکان ، احساس بدی را به آنان منتقل می کنید . انتقاد در درجه اول ، باید سازنده باشد و در درجه دوم ، باید رفتار کودک را زیر سوال ببرد نه شخصیت او را . ما وظیفه داریم به فرزندمان بفهمانیم گرچه عملی که انجام داده اشتباه است شخصیت او نزد ما محترم است . کودک معمولاً بعد از رفتار اشتباه ، احساس گناه می کند و خود را مستحق تنبیه می داند . در صورتی که عملکرد او مورد نقد و بررسی قرار گیرد و پیامد جبرانی مناسبی برای آن در نظر گرفته شود ، اشتباه خود را قبول می کند . اگر با بیان صفات ناشایست به کودک توهین شود ، او عمل زشت خود را توجیه شده می پندارد و در مقابل والدین موضع گیری می کند .
به ارتباط غیرکلامی بها بدهید .
علاوه بر ارتباط کلامی که همان صحبت با دیگران است ، نوعی ارتباط غیرکلامی هم وجود دارد که شامل لحن کلام ، استفاده از ایما و اشاره ، حرکات چشم ها ، حالات صورت ، و حرکات و ژست های بدنی است . ارتباط غیرکلامی درک و انتقال پیام را تسهیل می کند . به عبارتی بسیاری بر این باورند که ارتباط غیرکلامی آن چه را در درون ماست به راحتی به دیگران منتقل می کند .
پیام های کلامی و غیر کلامی خود را هماهنگ کنید .
اگر پیام های کلامی و غیر کلامی ما همسو نباشند ، در تفسیر و برداشت طرف مقابل ابهام ایجاد می شود . این امر به ویژه در کودکان اهمیت دارد . بنابراین باید در ارتباط برقرار کردن با آن ها به روشن بودن پیام ها توجه ویژه داشته باشیم . اگر کودک 3 ساله شما حرف ناسزایی را بیان کند و شما به او بگویید : " آفرین ، خیلی ممنون از این که این همه حرف های قشنگ یاد گرفتی " ، او نمی فهمد منظور شما این بوده که حرفش اصلاً پسندیده نیست و دیگر نباید آن را تکرار کند .
اگر نیاز به اطلاعات بیسشتری در مورد فرزندپروری دارید در کانال تلگرام روانشناسی کودک متعلق به سایت مشاوره خانواده فیلیا عضو شوید . یا اگر در مورد مسائل مربوط به کودکان مانند سن شروع حرف زدن و راه رفتن ، نقاشی ، بازی ، دوستیابی ، انگشت مکیدن ، ناخن جویدن ، مسائل و مشکلات مدرسه مانند مشکلات ریاضی ، خواندن و نوشتن ، ترس از تنهایی ، ترس از تاریکی ، مسائل مربوط به بزرگسالی مانند ازدواج ، طلاق ، بیوگی ، تنهایی ، اعتیاد ، درمان شکست عاطفی ، و ... سوال دارید و نیاز به راهنمایی دارید با مشاوره تلفنی روانشناسی فیلیا تماس بگیرید تا از کمک مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی فیلیا استفاده کنید .
» روش برقراری ارتباط مثبت با کودک
» مهارت های فرزند پروری برای کودکان
نظر شما تا حداکثر 3 روز کاری تایید و نمایش داده خواهد شد. |