باج گیری عاطفی
امروزه بیشتر مشکلات عاطفی ما به خاطر نوع ارتباط اشتباهی است که با دگیران برقرار می کنیم و به دلیل همین ارتباطات ناکارآمد دچار سرخوردگی و مشکلات روانی بیشتری می شویم . یکی از سبک های ارتباطی که معمولا باعث احساسات ناخوشایند می شود باج گیری عاطفی است که در اطرافمان به میزان کم تا زیاد شاهد آن و اثرات آن بر افراد هستیم . در این مقاله به باج گیری عاطفی ، احساس گناه بازماندگی و روش های باج گیری عاطفی می پردازیم .
باج گیری عاطفی چیست ؟
یکی از حالت های ناخوشایند یک رابطه بیمارگونه باج گیری عاطفی است که شکل ناسالمی از استثمار در رابطه است که در آن نزدیکان ما به طور مستقیم یا غیرمستقیم ما را تهدید می کنند یا تحت فشار قرار می دهند که اگر کاری را مطابق میل آنها انجام ندهیم ، تنبیه می شویم .
در عمق این نوع باج گیری ها یک تهدید اصلی وجود دارد که می تواند به شکل های مختلفی شما را تحت فشار قرار دهد : اگر آن طور که من می خواهم رفتار نکنی ، آزارت خواهم داد !
این افراد می دانند که ارتباط ما با آنها برایمان تا چه اندازه اهمیت دارد . می دانند که آنها را دوست داریم و حتی به آنها وابسته هستیم . می دانند در این زمینه بسیار آسیب پذیر هستیم ؛ آن وقت دقیقاً دست می گذارند روی نقاط ضعف و حساسیت های ما و برای رسیدن به خواسته های خودشان ما را تحت فشار قرار می دهند و از ما باج عاطفی می گیرند ! این افراد می توانند پدر و مادر ، همسر ، فرزندان ، معشوق ، دوست ، همکار ، یا هر کس دیگر نزدیک به ما باشد .
روش های باج گیری عاطفی
یکی از روش هایی که این افراد استفاده می کنند نشان دادن درد و رنج خودشان به ماست . تا در ما احساس گناه ایجاد کرده و ما را مسول درد و رنج خود بدانند . آنها ممکن است به روشنی ما را تهدید نکنند که به خودشان یا ما صدمه خواهند زد ، اما در عوض مدام با کلمات و رفتارهایی که احساس گناهی عذاب آور را تحمیل می کند به ما یادآوری می کنند که اگر خواسته هایشان را پاسخ گو نباشیم ، دچار درد و رنج می شوند و این ما هستیم که مسئول درد و رنج آنهاییم . این رفتارها و صحبت ها به شکل دردناکی بر وجدان کسی که هدف واقع شده است اثر می کند و او را دچار احساس بدی به نام احساس گناه بازماندگی می سازد .
احساس گناه بازماندگی که به نوعی باج گیری عاطفی است ، در واقع نوعی نگرانی و حساسیت افراطی نسبت به رنج ها و ناخوشی های افراد مهم زندگی ما است . گناه بازماندگی شادی را برای شخصی که دچار آن است ممنوع می داند . گناه بازماندگی اختلالی است که بر اساس این باور بنا شده است : یادگیری ، پیشرفت ، موفقیت ، شادی ، رضایت و احساس خوشبختی من نباید از والدین ، خواهر و برادران یا اطرافیانم بیشتر باشد و اگر من بیشتر از آنها موفق یا خوشبخت باشم در حق آنها خیانت کرده ام . افرادی که دچار احساس گناه بازماندگی هستند و این باور نامعقول را باور کرده اند اعتقاد دارند که موفقیت و لذتی بیشتر از آنچه خانواده شان تجربه کرده است، به نوعی خیانت به آنها است .
بسیاری از پدر و مادرها از روند رشد ، هویت یافتن ، استقلال و پیشرفت فرزندان خود آن طور که باید حمایت نمی کنند و همین باعث فاصله گرفتن فرزندان از آنها می شود . همین فاصله گرفتن ها بعدها فرزندان را دچار احساس گناه می کند که مقصر اصلی آن پدر و مادر و القای احساس گناه توسط آنها است . بسیاری از پدر و مادرها پیام های متضاد و مبهمی برای فرزندان خود می فرستند ، از جمله این که : "مثل ما نباش ، اما شبیه ما باش! " یا: "موفق باش ، اما نه بیش از حد !" ، یا : "خوشبخت باش ، اما نه بیشتر از ما ! "
عجیب نیست که گاهی در اوج خوشی و رضایت و موفقیت و لذت احساس تلخی از گناه کام شما را تلخ می کند ، زیرا برای یک لحظه به طور ناخودآگاه یاد تمام رنج ها و ناخوشی های پدر و مادر و اعضای خانواده یا اطرافیان خود می افتید که هیچ گاه آنقدر مثل شما خوش شانس نبودند یا دنیا به کام آنها نبود که مثل شما طعم خوش لذت و موفقیت را بچشند . افرادی که دچار احساس گناه بازماندگی هستند ، از طریق همانندسازی با والدین و اطرافیان خود ، خوشبختی و موفقیت را حق طبیعی خود نمی دانند . آنها به طور مستقیم یا غیرمستقیم با خودتخریبی ، کناره گیری ، ناتوان سازی و انجام رفتارهای پر خطر که سلامت جسمی و روحی و اخلاقی آنها را تهدید می کند دست به هر کاری می زنند تا ادامه دهنده رنج ها ، بدبختی ها و ناخوشی های خانواده خود باشند!!!!!برای اطلاعات بیشتر در مورد باج گیری و تهدیدات عاطفی در کانال تلگرام مهارت های زندگی عضو شوید . یا با مشاوره تلفنی روانشناسی فیلیا تماس بگیرید تا از کمک مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی فیلیا استفاده کنید .