تله زندگی محرومیت هیجانی
طرحواره ها باورهای عمیق و تزلزل ناپذیری هستند که در دوران کودکی درباره خود ، دیگران و جهان اطراف در ذهن ما شکل گرفته اند . این طرحواره به بخش بزرگی از رفتارها و احساسات ما شکل می دهند . یکی از این طرحواره ها ، محرومیت هیجانی است . مشکلات ارتباطی می توانند ظریف و نا آشکار باشند . در نگاه اول ممکن است به نظر برسد که شما آدم سازگاری هستید و روابط شما عیب و ایرادی ندارد ، شما ممکن است در کنار خانواده ، همسر و دوستان احساس رضایت کنید اما احساس تنهایی و انزوا دست از سر شما بر نمی دارد . شما سعی می کنید فاصله عاطفی خود را با دیگران حفظ کنید و اجازه نمی دهید که دیگران به شما نزدیک شوند چون حدس می زنید که تنهایی شما بیشتر می شود . این ها توصیفات کوتاهی از کسی بود که در دام تله زندگی محرومیت هیجانی گرفتار شده است . در ادامه این مقاله به تله زندگی محرومیت هیجانی و دلیل شکل گیری آن می پردازیم .
تله زندگی محرومیت هیجانی
کسانی که به این تله دچار هستند این جمله را خیلی در ذهن خود و ناخواگاه تکرار می کنند " هیچ کس مرا دوست ندارد " . احساس می کنند هیچ پناه و پشتیبانی در این دنیا ندارند و همیشه تنها هستند . این افراد سرد و خشک هستند و به سختی در ابتدا وارد یک رابطه می شوند و ارتباط برقرار کردن با آنها سخت است . این افراد در روابط اجتماعی و عاطفی شان مشکل دارند و احساس می کنند تنهایی دست از سرشان بر نمی دارد . هیچ کس آنها را درک نمی کند و به آنها اهمیت نمی دهد . این احساس باعث فاصله گرفتن فرد از اجتماع و منزوی شدن او می شود . این افراد در روابط عاطفی جذب افرادی می شوند که سرد هستند و روابط عاطفی شان افت و خیزهای زیادی دارد . محرومیت هیجانی به این احساس دامن می زند که شما تا ابد تنها می مانید و هیچ وقت به نیازهای خود دست نمی یابید و هیچ کس شما را درک نخواهد کرد . برخی افراد که این تله را دارند بسیار پر توقع می شوند ، میزان محبتی که از اطرافیان می گیرید اصلا اهمیتی ندارد به نظر می رسد که این میزان محبت هیچ گاه شما را راضی نمی کند . این افراد ممکن است زیادی به دیگران محبت کنند زیرا محبت به دیگران را راهی برای جبران نیازهای ناکامل خودشان می دانند . حس عمیق و مزمن سرخوردگی از دیگران نیز ممکن است در این افراد دیده شود که سابقه دار و دیرپا است و در بسیاری از روبط این افراد دیده می شود .
دلایل و ریشه های رشدی تله محرومیت هیجانی
ریشه های تحولی مهمی را که منجر به شکل گیری محرومیت هیجانی می شود باید در فردی جست و جو کرد که مسئول محبت مادرانه به کودک بوده است ، این نقش ممکن است بر عهده مادر یا پدر باشد . اهمیت رابطه اولیه به این دلیل است که بعدها فرد همین الگوی ارتباطی را در زندگی تکرار می کند . در زندگی افراد صمیمی ترین روابطشان رنگ و بویی از تجارب اولیه ارتباط با مادر را دارد . دلایل به وجود آمدن تله محرومیت هیجانی موارد زیر می باشند :
- مادر نامهربان و سرد که کودک را به اندازه کافی بغل نمی کند و او را در آغوش نمی گیرد .
- کودک احساس نمی کند از سوی افراد مهم زندگی اش دوست داشته شده و ارزشمند است .
- مادر به اندازه کافی برای کودک وقت نمی گذارد و به او اهمیت نمی دهد
- مادر اصلا از نیازهای کودکش آگاه نیست . برای مادر همدلی با دنیای کودک سخت است و واقعا نمی تواند با کودک ارتباط برقرار کند .
- مادر نمی تواند کودک را آرام کند ، بنابراین کود نمی تواند خودش را آرام کند یا تسکین دهی دیگران را بپذیرد
- والدین کودک را راهنمایی نکرده اند یا حس جهت مندی را در او تقویت نکرده اند . والد فرد مستقل و قدرتمندی نبوده است که کودک به او پناه ببرد .
اغلب افرادی که از محرومیت هیجانی رنج می برند این جمله را می گویند : " نمی دانم چرا او مرا به دنیا آورد ، پدر و مادرم نباید مرا بزرگ می کردند " . نقش پدر نیز اهمیت زیادی دارد ، اگر کودکی از طرف مادرش با محرومیت مواجه شود اما این محرومیت از طرف پدرش جبران شود ، محبت پدر می تواند تا حدودی نقطه روشنی در زندگی تاریک کودک باشد . محبت پدر می تواند به طور محدود و جزئی محرومیت هیجانی در زندگی کودک را جبران کند .
برای مشاوره تله زندگی محرومیت هیجانی با مشاوران تلفنی روانشناسی فیلیا تماس بگیرید تا از کمک مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی فیلیا بهره مند شوید . هم چنین می توانید در کانال تلگرام روان شناسی جنسی ، زوج و خانواده عضو شوید .
منبع : زندگی خود را دوباره بیافرینید ؛ یانگ ، کلوسکو ، ترجمه حمیدپور ، پیرمرادی ، گلی زاده
نظر شما تا حداکثر 3 روز کاری تایید و نمایش داده خواهد شد. |