خودداری از بیان تجارب شخصی در همدردی
تاریخ خبر: 2021-02-24 08:19:23
دکتر سعید انصاری با بیان اینکه همیشه هستی با نیستی یا حضور با غیبت معنا پیدا می کند، اظهار کرد: فرایند سوگ پاسخ و عکس العمل از دست دادن فرد یا موقعیتی است که به آن تعلق خاطر داریم و صرفاً به معنای از دست دادن عزیزان نیست.
انصاری تجربه فقدان را بخش بزرگی از زندگی همه انسان ها دانست و افزود: در گذشته و قبل از شیوع بیماری کرونا، راه حل هایی مانند برگزاری مراسم ها و کنار یکدیگر قرار گرفتن، با ایجاد آرامش در فرد، موجب تسلی خاطر بازماندگان می شد، اما امروز کاهش ارتباطات بین افراد، موجب کاهش حمایت های جامعه و پیچیده شدن موضوع مرگ شده است.
وی به فقدان و از دست دادن عزیزان به عنوان بخش جدایی ناپذیر و حقیقت زندگی همه انسان ها اشاره و خاطرنشان کرد: جریان زندگی فراز و نشیب های زیادی دارد. فقدان و از دست دادن، روند طبیعی داستان زندگی است که هر یک از ما در طول زندگیمان با آن مواجهه مستقیم داریم پس نخستین گام در مواجهه با چنین رخدادهایی این است که آنها را به عنوان پدیدههایی واقعی و مسائل مهم که در جریان زندگی رخ میدهند، بپذیریم و همیشه برای مواجهه با چنین بحران هایی آمادگی داشته باشیم.
انصاری تغییر در ارتباطات و حمایت های اجتماعی به شکلی جدید و در قالب فضای مجازی را در دوران شیوع بیماری کرونا ضروری دانست و گفت: برخی افراد در مواجهه با فرد سوگوار، به منظور ابراز همدلی از مشکلات خود یا تجربه های مشابه می گویند که این کار نه تنها موجب تسلی خاطر فرد سوگوار نمی شود بلکه نشان دهنده درگیری فرد مقابل با تجارب شخصی خود است.
این روانپزشک ادامه داد: به فرد سوگوار اجازه دهیم حرف بزند و به صحبت های او گوش دهیم چرا که فرد داغ دیده احتیاج به حرف زدن دارد، در واقع تخلیه هیجانی فرد سوگوار یکی از مهمترین اقدامات در مواجهه با این افراد است.
انصاری با بیان اینکه در مواجهه با فرد سوگوار باید از بیان برخی عبارات پرهیز کرد، افزود: از بیان عباراتی مانند «ان شالله اوضاع بهتر می شود»، «تو می توانی این موضوع را مدیریت کنی و با آن کنار بیایی» یا «هنوز جوانی و فرصت بچه دار شدن داری» به فرد سوگوار اجتناب کنیم.
وی به گذشت زمان به عنوان یکی از فاکتورهای مهم مواجهه با سوگ اشاره و مطرح کرد: باید به فرد سوگوار زمان لازم برای کنار آمدن با شرایط موجود و پذیرش واقعیت، داده شود. یادمان باشد هیچ وقت فردی از دست دادن عزیزش را فراموش نمی کند بلکه میزان هیجان او نسبت به این اتفاق با گذشت زمان تغییر یافته و قدرت انطباق با شرایط جدید را پیدا می کند.
این روانپزشک هیجان را بخش عمده ای از سوگ دانست که با منطق ارتباط معناداری ندارد و افزود: سوگواری طاقت فرساست و در سوگواری مسئله فقط فقدان یک فرد نیست، در واقع فرد داغدیده بخش بزرگی از خاطراتش را به همراه عزیزش از دست می دهد.
وی با بیان اینکه بسیاری اوقات در مواجهه با سوگ نباید کاری کرد، گفت: در بسیاری مواقع ما با رفتار یا گفتار خود به جای کمک به فرد سوگوار، او را در شرایط سخت تری قرار می دهیم پس اجازه دهیم سوگ مسیر خود را پیدا کرده و فرد داغدیده با گذشت زمان از این حالت روحی خارج شود.
انصاری به کنار آمدن با تغییر ناگهانی ایجاد شده در زندگی فرد داغدیده تنها با گذشت زمان اشاره و تصریح کرد: اگر مدت زمان سوگواری فرد سوگوار بیشتر از سه هفته باشد و سبب اُفت عملکرد وی یا ایجاد افکار خودکشی در شخص شود، مداخلات درمانی به صورت دارودرمانی یا روان درمانی ضروری است.
بروز خشم نسبت به فرد متوفی، مانع از ابراز غم کودک می شود
این روانپزشک یادآورشد: مواجهه با سوگ در کودکان و نوجوانان به علت نداشتن مکانیسم دفاعی مناسب، اغلب با بروز خشم نسبت به فرد فوت شده همراه است و این عصبانیت و خشم مانع از ابراز غم توسط کودک می شود.
وی با بیان اینکه عدم ابراز غم توسط کودک مشکلاتی را ایجاد می کند، مطرح کرد: اضطراب و حس تنهایی، یکی دیگر از احساسات کودک سوگوار است، در واقع با ترس از دست دادن مجدد یکی دیگر از عزیزانش در این دوران مواجه می شود.
انصاری حمایت کافی از کودک سوگوار را ضروری دانست و اظهار کرد: اجازه دهیم کودکان در این دوران خودشان انتخاب کنند؛ به طور مثال حضور یا عدم حضور در مراسم خاکسپاری را به عهده خود کودک بگذاریم یا اگر او به نگهداری یادگاری از عزیزی که از دست داده، علاقمند است، این اجازه را به او بدهیم.
وی در پایان تأکید کرد: کودکان از سنین ۵ سال به بالا، معمولاً درک درستی از مرگ دارند پس نیازی به بازگو کردن اصطلاحاتی مانند «او پیش خدا یا فرشتگان رفته» نیستف چراکه این اصطلاحات نه تنها کمکی به کودک نمی کند بلکه او را دچار دوگانگی می کند و مفهوم درستی از این عبارات دریافت نخواهد کرد.
منبع: میگنا